پرسش :

دختري 22 ساله هستم در خانواده‌ای پرجمعيت زندگي مي کنم. پدرم را در ايام کودکي از دست دادم و با سختي بزرگ شدم و... مردي به خواستگاري ام آمده، ولي زن و بچه دارد، او مرا خيلي دوست دارد، زيرا خودش هم مشکلات زيادی داشته که جاي تفصيلش اينجا نيست. خانواده ها با اين ازدواج مخالفند، خانواده‌ام مي گويند اگر ازدواج کني ديگر حق آمدن به خانه را نداري و خواهرم گفته اگر ازدواج کني ديگر تو خواهرم نيستي. به همين دليل به طور مداوم در خانه فکر مي کنم، گاهي به اعصابم مسلط نيستم و... تکليف من چيست؟ مگر خدا نفرموده که مرد به شرط عدالت تا 4 زن مي تواند بگيرد. پس چرا جامعه و خانواده ها اين طور بد برخورد مي کنند؟ چرا خانواده ها اين قدر سختگيرند؟ به خدا خسته شدم. لطفاً مرا راهنمايي کنيد که به حرام نيفتم. اگر به گناه بيفتم تقصير کيست؟


پاسخ :
در ارتباط با سوال شما قبل از هر مطلبي لازم است که ويژگي هاي همسر مناسب را براي شما بيان کنيم، تا شما به بررسي شرايط و ويژگي هاي فرد مورد نظر بپردازيد و ببنيد که آيا فرد مورد نظر داراي ويژگي هاي همسر مناسب مي باشد يا نه؟
در رابطه با مسئله ازدواج که مطرح کرديد بايدگفت که ازدواج تأمين کنندة بخش عمده اي از نيازهاي مادي و معنوي انسان است. بنابراين بايد کمال دقت را در انتخاب همسري شايسته که بتواند فرد را در امر دين و دنيا ياري دهد بکار گرفت.
براي انتخاب همسر بايد دو گونه ملاک را مدّ نظر قرار دهيم:

1. ملاک هاي اصلي و کليدي
ملاک ها و ويژگي هايي که از مباني شکل گيري کانون خانواده محسوب مي شوند عبارتند از:
الف) ايمان: انسان بي دين، در حقيقت «مردة متحرک» است و هيچ تضميني وجود ندارد که پايبند رعايت حقوق همسر و زندگي مشترک باشد. انسان متديّن به علّت ترس از خدا و عاقبت کارش دست تعدّي و ظلم به سوي همسر خويش دراز نمي کند، مگر اينکه متديّن حقيقي نباشد يا ويژگي هاي بعدي را نداشته باشد، يا اينکه دچار عقده هاي رواني باشد.
ب) اخلاق نيک: بسياري از ويژگي هاي همسر، همچون زيبايي، سنّ و... با وجود اهميت خاصّ خود، پس از چندي نقش کمتري در زندگي ايفا مي کنند (مثل اينکه زيبايي با گذشت سن از بين برود) ولي اخلاق حسنه تا آخرين لحظات عمر در طراوت و نشاط و شيريني زندگي مؤثر است. البته منظور از اخلاق نيک «صفات و خلق و خوهاي پسنديده در نظر عقل و شرع» مي باشد. مردي به نام حسين بشّار مي گويد: خدمت امام رضا ـ عليه‎ السلام ـ نامه نوشته و پرسيدم که يکي از بستگانم براي خواستگاري دخترم نزد من آمده است، ولي او جواني بداخلاق است. نظر مبارک شما دربارة زن دادن به او چيست؟ حضرت فرمودند: اگر بداخلاق است به او زن نده.
ج) اصالت و شرافت خانوادگي: منظور شهرت و ثروت و موقعيّت اجتماعي نيست، بلکه نجابت و تديّن و پاکي و روحيّات خانوادة همسر مي باشد، چرا که همسر شما شاخه اي از همان درخت مي باشد. که پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ فرمودند: «تزوجوا في الحجر الصالح، فان العرق دساس؛ در دامن و خانوادة شايسته ازدواج کنيد، زيرا عِرق (نطفه و ژن) تأثير مي گذارد».
د) عقل: اميرالمؤمنين ـ عليه‎ السلام ـ فرمودند: «بپرهيزيد از ازدواج با احمق، زيرا مصاحبت و زندگي با او بلا است و فرزندانش نيز تباه مي شوند. » هستند کساني که با شخص کم عقل ازدواج مي کنند که داراي زيبايي و جمال هم مي باشد، بعد متوجه مي شوند که آن فرد نه يار و ياور خوبي براي او مي باشد و نه پدر يا مادر خوبي براي فرزندش.
هـ) سلامت جسم و روح: بعضي از مشکلات جسمي و رواني اهميت چنداني ندارند و لطمه اي به زندگي نمي زنند و شديد نيستند، ولي اگر نقص ها و معلوليت هاي جسمي و روحي، عميق و غيرقابل درمان باشد، نبايد برخورد احساساتي و غيرعقلائي کرد که لطمه هاي سنگين به زندگي انسان مي زند. (اينکه معلولين و بيماران در مورد ازدواج چه کنند بحث ديگري است).

2. ملاک هاي فرعي
اين ملاک ها گرچه به اهميت معيارهاي اول (اصلي) نمي رسند ولي در سلامت، پويايي ونشاط خانواده بسيار حائز اهميت هستند.
الف) زيبايي: اوّلاً: زيبايي صفتي نسبي است، يعني کسي ممکن است در نظر شخصي زيبا و در نظر ديگري زشت باشد. ثانياً: گرچه زيبايي مهمّ است ولي لازم نيست در حدّ بسيار عالي باشد و چه خوب است که ميزان زيبايي خود را نيز مد نظر قرار دهيم. ضمناً به نقش زيبايي نبايد بي توجهي کرد، چون ممکن است در آينده ناخواسته موجب بهانه گيري و اختلاف شود.
ب) تحصيلات: اين شرط امتيازي براي همسر مي باشد و در تکامل و رشد زندگي و انجام وظايف همسري تربيت فرزند و... نقش مهمّي دارد. البته آنچه در اين موضوع مهمّ است، تناسب علمي بين دو همسر است که در مورد بعدي مي آيد.
ج) کفو همديگر بودن (همتايي، تناسب): علت عمدة بيشتر ناهنجاري هاي خانوادگي، عدم تناسب بين زن و شوهر است.
افرادي که سعي مي کنند قبل از ازدواج در مورد همسرشان مطالعه نمايند و همسري بيابند که از نظر روحي متناسب با خودشان باشد، بخشي از مشکلات بعد از ازدواج و تربيت فرزندانشان را حل کرده اند، در غير اين صورت، مشکلاتي را که مي توانستند قبلاً حل کنند، به بعد از ازدواج موکول مي کنند.
توجه: همتايي و هماهنگي و تناسب صددرصد، امکان ندارد، زيرا هر انساني داراي مغز، روح. اخلاق، تربيت، محيط و خانوادة مخصوص به خود است و با ديگري فرق دارد. امّا بايد سعي کرد فاصله نزديکتر باشد.

موارد همتاي:
1. ديني و ايماني؛
2. فرهنگي و فکري: امام صادق ـ عليه‎ السلام ـ مي فرمايند: «زن عارفه (فهميده فرزانه) بايد در کنار مرد عارف قرار گيرد، نه غير آن»؛
3. اخلاقي؛
4. تحصيلات؛
5. زيبايي؛
6. سن: تفاوت سن بلوغ جنسي دختر و پسر حدود 4 سال است. پس بهتر است که تفاوت سنّ آنها در ازدواج نيز چنين باشد. اين نکته بسيار مهم است، مگر اينکه واقعاً شرايط ديگر آنقدر مناسب باشد که بتوان از اختلاف صرفنظر کرد و همسري با سنّ مساوي و يا با اختلاف بيشتر برگزيد. ولي به هر حال تفاوت سنّي نکته اي حائز اهميّت مي باشد. (ضمناً براي يک ازدواج موفّق، بلوغ جنسي و بلوغ اقتصادي (مردها) و بلوغ فرهنگي و اجتماعي در کنار هم ضروري مي باشد)؛
7. تناسب مالي؛
8. تناسب خانوادگي؛
9. سياسي؛
10. تناسب اجتماعي: مثلاً کسي که عمدة فعاليتش علمي و پژوهشي مي باشد، نبايد با خانواده اي که روحية اجتماعي شان تجملاتي، اشرافي و اهل مسافرت ها و تفريحات پياپي باشد وصلت کند؛
11. هماهنگي روحي: برخي افراد برون گرا و بعضي درون گرايند و در اين زمينه (برون گرائي و درون گرائي) اگر فاصلة کمي داشته باشند قابل تحمّل و قابل حل مي باشد. (برون گرائي محض: از خود بيخود شدن و توجه و تمرکز به محيط و ديگران، درون گرائي محض: گوشه گيري و رهبانيت و تمرکز در خود).
پرسشگر گرامي، چنانچه اطلاعات بيشتري در مورد شما و ويژگي هاي فرد مورد نظر داشتيم بهتر مي توانستيم به شما در تصميم گيري کمک کنيم. به هر حال با توجه به اطلاعاتي که شما در سوال خود ذکر کرده ايد، در مورد سوال شما نکاتي را لازم مي دانيم توضيح دهيم:
1. با دقت يک بار ديگر ملاک هاي بالا را مرور کنيد. آيا واقعا فرد مورد نظر داراي چنين ملاک هايي هست؟ آيا او براستي علاقمند به شما است و يا اينکه اينگونه وانمود مي کند؟ به چه دليلي شما مطمئن هستيد که او به شما علاقمند است؟ آيا تصميم شما براي ازدواج با او از روي عقل گرفته شده است و يا اينکه بر اساس عواطف و احساسات زودگذر مي باشد؟
2. به چه دليلي ازدواج با يک مرد زن دار را انتخاب کرده ايد؟ با توجعه به سن شما به نظر مي رسد که افرادي با شرايط بهتري به خواستگاري شما بيايند. بنابراين در صورتي که احتمال مي دهيد که در آينده افرادي با شرايط بهتري به خواستگاري شما بيايند، بهتر است در مورد ازدواج با فرد مورد نظر عجله نکنيد و گزينه هاي ديگر را بررسي کنيد. به اين نکته توجه داشته باشيد ازدواج با فردي که داراي همسر و فرزند مي باشد، شرايط خاص خودش را دارد، که ممکن است در زندگي شما تاثيرات زيادي داشته باشد، مسايلي مانند: مخالفت زن اول فرد مورد نظر، مخالفت خانواده شما و خانواده زن اول، مخالفت فرزندان زن اول و... بنابراين چنانچه خواستار ازدواج با چنين فردي هستيد بايد اينگونه شرايط را در نظر بگيريد تا نسبت به آن آمادگي بيشتري داشته باشيد.
3. مطلب ديگري که بايد مورد توجه شما قرار بگيرد، علت ازدواج مجدد فرد مورد نظر است. به چه دليلي او تصميم به ازدواج مجدد گرفته است. آيا او براي تصميم خود دلايل قانع کننده اي دارد و يا اينکه تصميم او از روي هوا و هوس مي باشد ؟ در صورتي که تصميم او بر مبناي هوا و هوس باشد، همانطور که به راحتي زن و بچه خود را به کناري گذاشت و به سراغ شما آمده، ممکن است در آينده همين رفتار را نسبت به شما داشته باشد. البته هستند مرداني که در ازدواج مجدد اهداف بلند انساني را دنبال مي کنند و بدنبال هوسراني نمي باشند. چنين مرداني با رعايت عدالت بين همسر اول و دوم خود نه تنها زندگي خود را شيرين مي کنند، بلکه باعث نزديکي همسران خود به يکديگر مي شوند. به هر حال شناخت انگيزه او براي چنين ازدواجي از اهميت ويژه اي برخورددار است.
«توجه داشته باشيد معمولا در اين موارد مردان همسر اول را مقصر مشکلات خود معرفي مي کنند و چنان مظلوم نمايي مي نمايند، که انگار هيچگونه تقصيري در زندگي مشترک نداشته اند. در حاليکه اگر به واقع امر پي برده شود، مشخص مي شود که منشا همه مشکلات خود او مي باشد و نه زن و فرزندانش. بنابراين پرسشگر گرامي اگر مي خواهيد که اين مشکلات در آينده دامن گير شما نشود و همسرتان شما را به عنوان مشکل آفرين زندگي خود معرفي نکند و به راحتي شما را رها نکند و به سراغ دختر ديگري نرود، تحقيق لازم را انجام دهيد و انگيزه واقعي او را در ازدواج با خودتان مشخص نماييد. البته شما بايد توجه کنيد که قانوناً همسر اول ايشان بايستي اين اجازه را به او بدهند، تا شما بتوانيد به عقد رسمي همديگر درآييد. بنابراين لازم است در صورتي که به يقين رسيديد که ايشان فرد شايسته اي است و مي تواند شما را خوشبخت نمايد، همسر او را نيز راضي کنيد، وگرنه مشکلات شما از قبل نيز بيشتر خواهد شد و به قول معروف (از چاله به چاه مي افتيد)».
4. آيا فرد مورد نظر از لحاظ مادي توانايي اداره دو خانواده مستقل را دارد؟ به هر حال تامين زندگي دو خانواده مستقل در شرايط فعلي جامعه ما کار آساني نيست آيا فرد مورد نظر مي تواند از پس چنين مخارجي برآيد؟
5. پرسشگر گرامي چنانچه با در نظر گرفتن موارد بالا به اين نتيجه رسيديد که ازدواج بافرد مورد نظر به صلاح شما مي باشد و مي توانيد بر مشکلات احتمالي آن غلبه و در کنار او احساس خوشبختي کنيد، با درايت و برنامه ريزي دقيق اطرافيان خود را از لحاظ روحي و رواني براي چنين ازدواجي آماده کنيد و سپس مقدمات ازدواج با فرد مورد نظر را فراهم کنيد.

نکته:
در رابطه با اين موضوع که مطرح نموده ايد «تو را به خدا يه کاري واسم بکنيد که به حرام نيافتم»، لازم است توجه نماييد، درست است که شما در سني هستيد که به لحاظ طبيعي نياز به يک شريک جنسي و همسر داريد، اما بايستي توجه کنيد در صورتي که خداي ناکرده در انتخاب خود عجله و اشتباه کنيد، مطمئنا مشکلات بيشتري را پيش رو خواهيد داشت (حتي از خواهرهايتان نيز بيشتر). لذا لازم است که احساساتي عمل نکنيد، نکات بالا را مورد توجه قرار دهيد و در صورتيکه به اين نتيجه رسيديد که اين فرد شايسته ازدواج با شما نيست و نمي تواند شما را خوشبخت نمايد، عفت پيشه کنيد، مطمئنا خداوند متعال بهترين ها را نصيب شما خواهند نمود. در اين رابطه خداوند متعال در قرآن کريم مي فرمايند: وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لا يَجِدُونَ نِکاحًا حَتَّي يُغْنِيَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ[1]... ؛ و کساني که امکاني براي ازدواج نمي يابند، بايد پاکدامني پيشه کنند تا خداوند متعال از فضل خود آنان را بي نياز سازد. (شما مي توانيد در مکاتبات بعدي خود راه هاي غلبه بر شهوت را از ما بخواهيد).

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. واسونی، جی پی، ده فرمان برای ازدواج موفق، مترجم، نغمه محرابی، تهران: محراب دانش، 1389.
2. حسینی، سیدمهدی، فنون همسریابی و همسرگزینی برای دختران، تهران: ساوالان،1390.
3.مظاهری، علی اکبر، جوانان و انتخاب همسر، قم: پارسیان، 1390.
4. امینی، ابراهیم، انتخاب همسر، تهران: انجمن اولیاء و مربیان، 1387.
5. امینی، ابراهیم، آئین همسرداری، یا اخلاق خانواده، قم: اسلامی، اندیشه اسلامی، 1389.

پی نوشت ها:
[1]. نور / 33.

منبع: اندیشه قم